سپهر ناز ما
این عروسک خوشگل مامان که رفته خونه عمو مهدی جون مهمونی این لباساش رو هم از سر تا پا مامان جونش زحمتش رو کشیده و بافته سپهر جونم نمی دونی با چه ذوقی برات لباس بافتم. هر روز و هر لحظه تو رو توی این لباس تصور می کردم و کلی هیجان داشتم خدا رو شکر میکنم شما رو به ما داد و لذت این لحظات رو نصیبمون کرد عزیزم اینم وقتی که از حموم 40 روزگی اومدی و تو بغل پدرجون بودی مامان قربون این فیگورات بره که همیشه داری واسم ناز میکنی جیگر من ...