سپهرسپهر، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 21 روز سن داره

سپهر بزرگمرد کوچک

روزهایی که گذشت ...

عزیز دل مامان مدت زمان طولانیه که نتونستم وبلاگت رو آپ کنم. روزهای سختی رو باهم گذروندیم. فوت پدرجون،بیماری باباجواد،جراحی دایی جون،فوت بابابزرگ و اتفاق های ناخوشایند دیگه که شکر خدا از سر گذروندیم. امیدوارم توی این سال جدید روزهای خوبی در انتظارمون باشه،روزهایی سرشار از شادی و سلامتی. پسر ١سال و ٢٠روزه من،مهمونی تولدت خوب برگذار شد. شب اول عمه ها بودن شب بعدش خونه پدرجون با حضور خاله ها و دایی ها شب سوم هم با عمو مهدی و زن عمو فقط فرصت کردم تقویم هات رو چاپ کنم و به مهمونا بدم که البته با استقبال گرمی روبرو شد. همه خیلی خوششون اومد. ببخش که نتونستم برات جشن بگیرم. توی همین دورهمی هم هممون اشک تو چشممون بو...
10 فروردين 1393
1