اولین اصلاح سر
عزیزترینم ، سپهر زیبای من مامان و باباجون امروز که دقیقا ٨٠ روز از تولد شما میگذره و جالبه که تولد باباجون هم هست شما رو بردن آرایشگاه و موهات رو اصلاح کردن. آخه خیلی بلند شده بود و اذیتت میکرد عزیزدلم. سپهر ، مامان و باباجون عزیزم شما اولین بار بود که میرفتی همچین جایی و از اونهمه آیینه و لامپ رنگی و نور ذوق زده شده بودی. ببین چقدر موهات بهم ریخته بود عسل من مامان فدای اون لبخند نازت بره عزیزکم ولی موقع اصلاح چون خسته شده بودی ، گشنه بودی و تازه خوابتم میومد یکمی بی قراری کردی البته بیشتر به خاطر پیش بندی که برات بسته بودن و عرق کرده بودی اذیتت شد. فدای موهای مشکی نازت بره مامان که ریخته شد رو زمین. البته...